مقدمه
زمان حال ساده یکی از پایهایترین بخشهای گرامر انگلیسی است. زبانآموزان ایرانی معمولاً در یادگیری آن دچار اشتباه میشوند،
زیرا در زبان فارسی معادل مستقیمی برای حال ساده وجود ندارد. ما معمولاً برای بیان کارهای روزمره از حال استمراری فارسی
استفاده میکنیم، مثل:
.I go to the gym every day
کاربردهای زمان حال ساده
- بیان عادات، فعالیتهای تکراری و برنامههای روزانه:
.I brush my teeth twice a day
.He jogs every morning
- بیان واقعیتها یا حقایق علمی:
.Water boils at 100°C
.The earth revolves around the sun
- بیان برنامههای زمانبندیشده:
.The train leaves at 7:30
.The meeting starts at noon
- دستورات یا راهنماییها (امری):
.Take the first left
.Don’t open the window
ساختار زمان حال ساده
فاعل + فعل اصلی
.I go to work every day
برای سوم شخص، باید به فعل s اضافه کنیم:
.He goes to the gym every week
Examples:
.I play tennis
.She watches TV
.It rains a lot in April
منفی کردن
فاعل + do/does + not + فعل اصلی
.I don’t eat meat
.He doesn’t drive
سوالی کردن
Do/Does + فاعل + فعل اصلی؟
?Do you study French
?Does she play the piano
قیدهای تکرار (Adverbs of Frequency)
میزان انجام یافتن یک رویداد را میتوانیم با قیود تکرار بیان کنیم (همیشه، گاهی اوقات، هرگز). در انگلیسی این قیدها معمولاً
قبل از فعل اصلی میآیند:
.She always has tea in the morning
اگر جمله فعل to be داشته باشد، قید بعد از آن میآید:
.He is often late for class
جدول رایجترین قیدهای تکرار
| مثال | درصد تکرار | معنی | قید |
|---|---|---|---|
| .Sun always rises from the east | 100% | همیشه | Always |
| .She usually wakes up at 8:00 | 80–90% | معمولاً | Usually |
| .I often go cycling | 60–75% | اغلب | Often |
| .They sometimes go to concert | 40–50% | گاهی اوقات | Sometimes |
| .I rarely watch TV | 10–20% | بهندرت | Rarely |
| .We never let you walk alone | 0% | هرگز | Never |
تفاوت Usually و Often
- Usually: کاری که در اکثر مواقع و بهصورت منظم انجام میشود (عادت).
.She usually has cereal for breakfast
- Often: کاری که تکرار زیادی دارد اما الزاماً منظم نیست.
.We often visit our grandparents
خلاصه:
- Usually → رسمیتر و منظمتر.
- Often → خودمانیتر و انعطافپذیرتر.
قیدهای Rarely، Hardly ever، Scarcely
Rarely
خیلی معمول و استاندارد، در متنهای رسمی و غیررسمی استفاده میشود. لحن خنثی دارد.
.I rarely eat fast food
Hardly ever
بیشتر در محاوره استفاده میشود و لحن تاکیدی دارد (تقریباً هیچ وقت).
.She hardly ever watches TV
Scarcely
رسمی و کتابیتر است، بیشتر در متون ادبی دیده میشود. بار معنایی «به سختی» یا «بهزور» دارد.
.He could scarcely believe his eyes
.I scarcely go out these days
چند مثال کاربردی
I always check my emails before work.
.She usually reads before bed
.We often eat out on Fridays
.He sometimes forgets his keys
.They rarely complain
.I never lie
نکته مهم در نگارش
این قیدها نباید در پایان جمله بیایند، مگر در مکالمات عامیانه یا برای تأکید خاص.
❌ .I go to the gym often (درست است ولی رسمی نیست.)
✅ .I often go to the gym