فراتر از ‘Very’ برای نمره IELTS 8+
در زبان انگلیسی، تأکید روی صفتها با کلمات سادهای مثل very رایج است، اما زبان طبیعیتر و پیشرفتهتر ترکیبات متنوع و دقیقتری دارد که به معنی صفتها عمق و رنگ بیشتری میدهد. این ترکیبات نهتنها شدت یا ضعف معنی را نشان میدهند، بلکه گاهی با لحن خاص، کنایه یا حتی زیبایی ادبی، پیام را دقیقتر منتقل میکنند. ما این ترکیبات را در ۶ دسته طبقهبندی کردهایم که برای زبانآموزان پیشرفته کمک میکند بفهمند هر ترکیب چه تأثیری روی شنونده دارد و در کدام موقعیتها بهترین کاربرد را دارد.
گروه ۱: تأکید مثبت یا منفی غیرمعمول
این ترکیبها شدت معنی صفت را بسیار تقویت یا تضعیف میکنند، اغلب با لحن قوی و رسمی یا محاورهای.
1. utterly ridiculous
His excuse was utterly ridiculous.
ترجمه: عذر او کاملاً مضحک بود.
کاربرد: برای تأکید منفی خیلی قوی وقتی چیزی کاملاً بیمعنا یا غیرقابل قبول است، استفاده میشود.
2. positively brilliant
The performance was positively brilliant!
ترجمه: اجرا کاملاً درخشان بود!
کاربرد: برای تأکید مثبت قوی وقتی بخواهید تحسین خود را نشان دهید، به کار میرود.
3. deeply disappointing
The movie was deeply disappointing.
ترجمه: فیلم بسیار ناامیدکننده بود.
کاربرد: برای تأکید منفی با شدت زیاد و رسمی، به کار میرود.
4. absolutely stunning
The view from the mountain was absolutely stunning.
ترجمه: منظره از کوه واقعاً خیرهکننده بود.
کاربرد: برای تأکید خیلی زیاد روی زیبایی یا تأثیرگذاری مثبت یک چیز به کار میرود.
گروه ۲: کنایه و وارونگی معنا
این ترکیبها معنای صفت را وارونه یا تعدیل میکنند تا به صورت ظریف یا طنزآمیز منظور دیگری را برسانند.
1. not bad
That movie was not bad at all.
ترجمه: آن فیلم اصلاً هم بد نبود.
کاربرد: وقتی میخواهید با احتیاط چیزی را تحسین کنید یا نظر ملایمی بدهید.
2. anything but helpful
The instructions were anything but helpful.
ترجمه: دستورالعملها اصلاً کمکی نکردند.
کاربرد: برای بیان ناامیدی یا انتقاد به صورت غیرمستقیم.
3. not exactly polite
She was not exactly polite when I asked her to wait.
ترجمه: وقتی از او خواستم صبر کند، خیلی هم مؤدب نبود!
کاربرد: برای بیان نرمی انتقاد بدون صراحت.
4. hardly surprising
It’s hardly surprising that he failed the exam.
ترجمه: جای تعجب نیست که او در امتحان رد شده است.
کاربرد: وقتی میخواهید نتیجهای را پیشبینی شده نشان دهید.
گروه ۳: اغراق یا لحن نمایشی (dramatic)
ترکیبهایی برای بیان احساسات قوی، گاهی با شوخی یا عصبانیت.
1. too damn slow
This internet connection is too damn slow!
ترجمه: این اتصال اینترنت خیلی لعنتی کند است!
کاربرد: وقتی عصبانی یا ناامید هستید و میخواهید شدت مشکل را نشان دهید.
2. flat-out wrong
You are flat-out wrong about this.
ترجمه: تو کاملاً در این مورد اشتباه میکنی.
کاربرد: تأکید قوی برای رد نظر کسی.
3. completely insane
That idea is completely insane.
ترجمه: آن ایده کاملاً دیوانهوار است.
کاربرد: برای بیان مخالفت شدید یا تعجب زیاد.
4. ridiculously easy
The test was ridiculously easy.
ترجمه: آزمون بهطرز مضحکی آسان بود.
کاربرد: اغراق در تأکید مثبت یا منفی.
گروه ۴: احتیاط و تعارف (hedging/modesty)
برای نرم کردن صفت، بیان احتیاط یا فروتنی در قضاوت.
1. somewhat useful
This app is somewhat useful for beginners.
ترجمه: این اپ کمی برای مبتدیان مفید است.
کاربرد: وقتی میخواهید نظر خود را کمتعریف یا محتاطانه بیان کنید.
2. not entirely clear
The instructions were not entirely clear.
ترجمه: دستورالعملها کاملاً واضح نبودند.
کاربرد: برای بیان انتقاد به شکل ملایم.
3. kind of boring
The lecture was kind of boring.
ترجمه: سخنرانی کمی خستهکننده بود.
کاربرد: برای بیان نظر منفی به صورت غیررسمی و دوستانه.
4. a bit disappointing
The result was a bit disappointing.
ترجمه: نتیجه کمی ناامیدکننده بود.
کاربرد: بیان ناامیدی با شدت کم.
گروه ۵: مجاز / استعاری / ادبی
ترکیبهایی که به شکل مجازی یا شاعرانه به کار میروند تا بار معنایی عمیقتری ایجاد کنند.
1. metaphorically dead
After the scandal, his career was metaphorically dead.
ترجمه: بعد از رسوایی، حرفهاش بهطور استعاری مرده بود.
کاربرد: بیان شکست کامل به صورت شاعرانه.
2. virtually invisible
The new logo is virtually invisible on the webpage.
ترجمه: لوگوی جدید تقریباً روی صفحه نامرئی است.
کاربرد: تأکید بر کماهمیت بودن چیزی.
3. emotionally naked
In the interview, she was emotionally naked.
ترجمه: در مصاحبه، کاملاً بیپرده و عاطفی بود.
کاربرد: بیان صداقت یا آسیبپذیری.
4. painfully honest
He was painfully honest about his mistakes.
ترجمه: او بهشدت صادقانه درباره اشتباهاتش صحبت کرد.
کاربرد: تأکید بر صداقت شدید که ممکن است ناراحتکننده باشد.
گروه ۶: قیدهای شدتدهنده رایج (awfully, terribly, deeply)
قیدهایی که به صورت گسترده برای تأکید معنی صفت استفاده میشوند و هم در موقعیتهای مثبت و هم منفی کاربرد دارند.
1. awfully good
The food here is awfully good.
ترجمه: غذای اینجا خیلی خوب است.
کاربرد: تأکید مثبت و غیررسمی.
2. terribly sorry
I am terribly sorry for the delay.
ترجمه: واقعاً بابت تأخیر متأسفم.
کاربرد: بیان عذرخواهی با شدت.
3. deeply grateful
We are deeply grateful for your support.
ترجمه: ما بسیار از حمایت شما سپاسگزاریم.
کاربرد: تأکید رسمی و قوی.